سعادت و خوشبختی گمشدۀ انسان | عوامل سعادت | راه رسیدن به خوشبختی – ۱

بسم لله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

 

سعادت و خوشبختی گمشدۀ انسان

 

هدف از زندگی چیست ؟

 

در این دنیا همّ و غمّ همه انسانها با هر فرهنگ و دین و مذهبی ، رسیدن به خوشبختی و سعادت بوده و نا خود آگاه به دنبال آن هستند .

و خوشبختی ، بزرگترین و تنها هدف تمامی انسان ها در زندگی بوده  و هر کاری که انجام میدهند در راستای رسیدن به آن است .

خوردن  غذاهای لذیذ ، ارضاء غرائز جنسی ، کسب مال و ثروت ، ماشین و خانه خوب ، تفریح و… تمام اینها برای رسیدن به خوشبختی میباشد.

تمامی انسان ها فطرتا به دنبال خوشبختی و سعادت هستند

 

معنای خوشبختی چیست؟

 

 شاید بتوان گفت بهترین معنا  برای خوشبختی ، «آرامش نفسانی و بر وفق مراد بودن شرائط موجود » میباشد .

اکثر  مردم خوشبختی خود را در تحصیل مال و ثروت میدانند چرا که با آن میتوانند به بیشتر آرزوها و خواسته های خود برسند از لذیذ ترین غذا ها و میوه جات و خوراکیها استفاده کنند ، با زیبا ترینها ازدواج کنند ، بهترین  اتومبیلها را داشته باشند و…

 انسان حتی اگر ثروت فراوان به دست آورده و به تمام آرزوهای دنیوی خود برسد باز هم احساس خوشبختی و آرامش نمی کند .

اگر لذیذ ترین غذاها و خوراکیها را به مدت چند روز مداوم استفاده کند متوجه میشود این چیزی نیست که به دنبال آن بوده  و حتی از خوردن آنها کراهت پیدا میکند و یا اگر با زیبا ترینها ازدواج کند ، بهترین اتومبیل را  خریداری  کند ، با بهترین هواپیماها پرواز کند ، در بهترین ویلاها و قصر ها زندگی کند ،ساعات زیادی از عمر خود را به تفریح  بگذراند ، هر چند شرائط بر وفق مراد او است اما باز هم به آرامش  نفسانی نمیرسد .

انسان تا زمانی که به آرزوهای دنیوی خود نرسیده فکر میکند با رسیدن به آنها خوشبختی خود را به دست میآورد اما پس از رسیدن به هر یک از آنها متوجه میشود کلا سرابی بیش نبوده است .

بعنوان نمونه حدود ۳۵ سال قبل این قضیه معروف شد که پسر یکی از ثروتمندان بزرگ امریکائی با تمام امکاناتی که  در اختیارش بود از هواپیمای شخصی گرفته تا بهترین ویلاها و جزایر شخصی و … اما متاسفانه به دلیل اینکه راه  رسیدن به خوشبختی را نمیدانست ، خود کشی کرده و یاد داشتی از خود به جا میگذارد که در آن نوشته بود من  به این نتیجه رسیدم که دنیا هیچ  و پوچ بوده و هیچ ارزشی ندارد لذا خود کشی کردم .

نتیجه اینکه همه انسانها ناخود آگاه در زندگی هدف واحد داشته و آن کسب خوشبختی و سعادت میباشد و تمام آرزوها و خواسته های آنها ، به آن منتهی میشود .

یعنی به دنبال کسب مال و ثروت بودن ، خوردن غذاها و خوراکیهای لذیذ ، ارضاء مسائل جنسی ووو همه برای  رسیدن به این هدف میباشد .

 

علت خلقت انسان چیست؟

خداوند انسان ها را فقط برای نیل به سعادت و خوشبختی خلق نموده است

با کمی تامل در می یابیم که خداوند این امر ( به دنبال خوشبختی بودن ) را در نهاد و فطرت تمام انسانها قرار داده و مهم اینکه فقط برای همین جهت آنها را خلق کرده است .

به عبارت دیگر از اینکه خداوند به دنبال خوشبختی بودن را در فطرت همه انسانها قرار داده ، می فهمیم که علت خلقت او فقط همین است و بس .

آیه شریفه (هود – ۱۱۹) «الا من رحم ربک و لذلک خلقهم» ( مگر کسانی که پروردگار تو آنها را  مورد رحمت خود قرار داده و برای همین آنها را خلق کرده ) و همچنین آیه (اعراف – ۱۵۶) «و رحمتی وسعت کل شیءٍ» ( و رحمت من همه چیز را شامل شده )  را می توان بعنوان مؤید این مطلب ذکر کرد .

و در بعضی از دعا ها آمده : «و انت بارئ خلقی رحمـة بی» یعنی پروردگارا تو مرا بخاطر رحمت بر من ، خلق کردی .

آری ذره ای از رحمت و لطف خداوند ، مهر و محبت شدیدی است که در دل مادر نسبت به فرزند قرار داده تا آنجا که مادر برای دفاع از فرزند خود هر خطری را به جان میخرد .

حتی اگر فرزندش داخل آتش گرفتار شده باشد خود را به آتش زده و فرزند خود را نجات میدهد  اگر چه به قیمت جانش تمام شود .

خدائی که این مهر و محبت را در دل مادر قرار داده آیا میتوان تصور کرد که خود نسبت به انسان و سایر مخلوقاتش چقدر رحیم و مهربان است ؟

امام علی (صلوات الله و سلامه علیه) ، حجت خدا بر انسانها می فرمایند : «و الله لو اُعطیت الاقالیم السبعة بما تحت افلاکها علی ان اعصی الله فی نملة اسلبها جلب شعیرة ما فعلته» یعنی قسم به خدا اگر اقلیم های هفتگانه دنیا را با آنچه در زیر آسمانهایش وجود دارد به من بدهند تا نسبت به یک مورچه نافرمانی خدا کرده و پوست جوی را از دهانش بگیرم ، این کار را نخواهم کرد .

از این کلام حجت خدا می فهمیم که حتی یک مورچه بیمقدار ( از نظر ما ) چقدر نزد خداوند ارزش دارد و چقدر نسبت به آن عطوف و مهربان است .

انسان که گل سر سبد و اشرف  مخلوقات بوده و خدا همه چیز را در روی زمین ( از جمادات و نباتات و حشرات و حیوانات و و و ) برای او خلق کرده ، جای خود دارد .

خلاصه اینکه خداوند انسان را از روی رأفت و رحمت بی نهایت خود برای سعادت دنیا و آخرت خلق کرده است .

برای این مهم خداوند دو حجت و دلیل و راهنما برای انسان قرار داده است :

۱- حجت باطنی و درونی که همان عقل میباشد .

عقل دلیل و راهنمای بزرگی است که خداوند در درون هر انسانی قرار داده و اگر کسی دسترسی به فرستادگان الهی و دستوراتی که آورده اند نداشته و به آنچه عقل و فطرتش به آن فرمان میدهد عمل کند ، تا حد زیادی راه سعادت را پیدا میکند .

بسیاری از احکام الهی را عقل هم تشخیص داده و تصدیق میکند مثلا قبح و بدی دروغ و ظلم و دزدی و همچنین حسن و خوبی راستگوئی و عدالت و امانت را عقل سلیم و فطرت پاک هر انسانی درک کرده و انسان را از  کار های بد باز داشته و به اعمال خوب فرمان میدهد .

۲- حجت ظاهری که پیامبران و اوصیاء آنها میباشند .

خداوند از ابتدای خلقت انسان ، کسانی را  بعنوان نماینده و حجت خود بر انسانها ، فرستاده تا راه رسیدن به سعادت را به آنها نشان بدهند .

هیچگاه زمین خالی از حجت خدا نبوده و نخواهد بود حتی وقتی که حضرت آدم و حواء علیهما السلام بر روی زمین آورده شدند حضرت آدم علیه السلام حجت خدا بر همسر خود بودند .

هر پیامبری قبل از رحلت از این دنیا به امر الهی اوصیاء و جانشینان بعد از خود را ، معرفی میکرد .

اما جز اندکی ، بقیه در اثر نا فرمانی از حجتهای الهی راه سعادت را اشتباه رفته و انسانها پس از گذشت هزاران سال هنوز نتوانسته اند سعادت فردی و اجتماعی خود را به دست بیاورند .

عده زیادی به خدا و پیامبران و اوصیاء آنها ایمان نیاورده و عده ای هم که ایمان آوردند بیشتر آنها به خاطر پیروی از خواهشهای نفسانی ، به احکام الهی عمل نکردند .

از طرفی فرمانروایان و پادشاهان ظالم ، برای حفظ حکومت خود به مقابله با فرستادگان الهی پرداخته و بسیاری  از  آنها را شهید کردند .

به همین سبب (عمل نکردن مردم به احکام الهی و ظلم فرمانروایان) این همه نابسامانیها و مشکلات را در دنیا مشاهده میکنیم .

پس تنها راه رسیدن به سعادت ، ایمان به خدا و حجج او و عمل به احکام الهی است که پیامبران آورده اند .

یکی از مهمترین اسباب آرامش نفسانی ایمان به خدا و ارتباط با اوست .

خداوند در قرآن ، آخرین کتاب آسمانی میفرماید  :

« الا بذکر الله تطمئن القلوب » معنای ظاهری آیه این است که همانا فقط با یاد خداوند قلبها آرامش میابند .

یعنی راز خوشبختی انسان فقط در « ارتباط با خالق خودش » می باشد و غیر از این هیچ چیزی نمیتواند مایه آرامش و خوشبختی او بشود .

هر چه ارتباط انسان با خالق خود بیشتر شود به همان نسبت احساس آرامش و خوشبختی او افزایش یافته و به هر چه خداوند برایش مقدر کرده خوشنود میگردد .

چنانچه دنیا زیر و رو شده و یا بزرگترین مشکلات و سختیها به او روی آورد ، اصلا نگران نشده و در کمال آرامش زندگی میکند چرا که با خالق خود و خالق تمام هستی ارتباط دارد و از او کمک میگیرد و این همان خوشبختی است که همه دنبال آن هستند .

و بر عکس اگر کسی با خداوند ارتباط نداشته و با یاد او زندگی نکند  چنانچه تمام دنیا را هم به دست بیاورد ، هرگز رنگ خوشبختی و آرامش را نخواهد دید .

همه امور دنیوی و چیزهائی که باعث راحتی و آسایش در زندگی میشود ، میتواند از اسباب خوشبختی باشد اما مشروط به اینست که انسان در اطاعت خدا بوده او را فراموش نکند  .

خداوند در قرآن میفرماید : « ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون » یعنی : « جن و انس را فقط برای عبادت خلق کرده ام » و در ادامه بیان می کنیم که عبادت عین سعادت بوده و  جز این نیست .

توضیح اینکه : اولاً عبادت تنها نماز و روزه و امثال آن نیست بلکه به هر عملی که مطابق دستورات الهی بوده و برای خدا انجام پذیرد ، عبادت می باشد  .

و ثانیاً ادیان الهی به تدریج کامل شده و دین اسلام که آخرین دین الهی است کاملترین دین می باشد .

اسلام برای تمام شئون و امور زندگی فردی و اجتماعی انسان حتی برای خوردن و خوابیدن و دستشوئی رفتن هم حکم دارد  .

نتیجه اینکه هر کاری که انسان انجام میدهد در اسلام برای آن حکم داریم و حتی دستشوئی رفتن هم اگر با رعایت احکام مربوطه و با یاد خدا باشد ، عبادت می شود .

یعنی بر خلاف تصور اکثر مردم عبادت تنها نماز و روزه و امثال آن نیست بلکه هر عملی میتواند عبادت باشد .

ثالثاً عمل به هر یک از احکام اسلام (واجب ، مستحب ، حرام ، مکروه) علاوه بر اجر و ثواب اخروی در همین دنیا هم اثرات مهمی در زندگی دارد .

بعضی از احکام در زندگی فردی انسان و بعضی در جامعه و بعضی در هر دو اثر دارد .

ما در اینجا به ذکر دو نمونه بسنده میکنیم :

۱- برای دستشوئی رفتن یکی از مستحبات اینست که انسان سر خود را بپوشاند ، ما میدانیم تنفس بدن انسان تنها از راه  بینی و دهان نیست بلکه در سرتاسر پوست منافذی وجود دارد که بدن از طریق آنها نیز تنفس میکند .

از طرف دیگر ادرار انسان سمومی است که از بدن خارج شده و هنگام خروج بخاراتی از آن متصاعد میشود .

چنانچه سر انسان پوشیده نباشد اینها از راه پوست سر وارد خون شده و به مغز انسان آسیب میرساند و در این حالت خطر سکته مغزی وجود دارد .

یکی از دوستان نزدیک بنده برایم نقل کرد که شوهر عمه ایشان یک روز صبح داخل دستشوئی سکته مغزی کرده و از دنیا میرود دکتر به خانواده وی گفته بود اگر ایشان سر خود را پوشانده بود سکته نمیکرد .

۲- دروغ یکی از محرمات بسیار شدید است در حدیثی از امام باقر صلوات الله و سلامه علیه آمده : «ان الله عز و جل جعل للشر اقفالاً و جعل مفاتیح تلک الاقفال الشراب و الکذب شر من الشراب»

یعنی : خداوند برای همه بدیها ( گناهان ) قفلهائی ، و کلید آن قفلها را شراب قرار داده و دروغ از شراب هم بدتر است .

و یا در حدیثی از امام صادق صلوات الله و سلامه علیه نقل شده : «ان الله عز و جل لم یبعث نبیاً الا بصدق الحدیث و اداء الامانة الی البر و الفاجر»

یعنی : خداوند عز و جل مبعوث نکرده است پیامبری را مگر به راستگوئی و برگرداندن امانت به انسان خوب و بد کار.

حال اگر کسی همیشه راستگو بوده و دروغ نگوید علاوه بر اینکه از گناهان و بدیها دور میشود کم کم به راستگوئی و امانت معروف شده و این خود سرمایه بزرگی است .

در حدیث نبوی آمده : «یا علی اصدق و ان ضرک فی العاجل فانه ینفعک فی الآجل و لا تکذب و ان نفعک فی العاجل فانه یضرک فی الآجل» یعنی راست بگو هرچند در حال حاضر به ضرر تو باشد اما در آینده به نفع تو است و دروغ نگو هرچند فعلا به نفع تو باشد اما در آینده به ضرر تو خواهد بود .

این یکی از آثاری است که دروغ در زندگی شخصی انسان ، دارد .

حال اگر در یک جامعه و کشوری هیچکس (از رؤسا گرفته تا سائر مردم) دروغ نگوید پر واضح است که آنجا بهترین مکان در روی زمین خواهد بود .

ادامه  دارد

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

دوست دارید به بحث ملحق شوید؟
Feel free to contribute!

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *